آناتومی و نبض و شاخه های شریان رادیال دست کجاست
آناتومی و نبض و شاخه های شریان رادیال دست کجاست در سایت جسارت
شریان رادیال ,شریان رادیال چیست,شریان رادیال دست,محل شریان رادیال,نبض شریان رادیال,آناتومی شریان رادیال,پارگی شریان رادیال,شاخه های شریان رادیال
توضیحاتی در مورد شریان رادیال
طبق نظریات پزشکی یکی از بزرگترین نقطه ضعفهای شریان رادیال تمایل به اسپاسم می باشد. اسپاسم شریان میتواند به علت تزریق اشتباه دارو در شریان به جای ورید، نمونهگیری مکرر شریانی و در موارد استفاده از شریان رادیال به عنوان گرافت کرونر روی دهد. وازواسپاسم باعث هیپوپرفیوژن، ناتوانی و حتی قطع عضو میشود. پاپاورین که یک آلکالوئید اپیوم است، میتواند در درمان اسپاسم احشا و وازواسپاسم، بهخصوص در قلب و مغز و اسپاسم شریان رادیال استفاده شود. در این مطلب از سایت جسارت در مورد آناتومی و نبض و شاخه های شریان رادیال دست کجاست صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
شریان رادیال کچاست
در آناتومی بدن، سرخرگ رادیال٬ شریان اصلی از وجه کناری در ساعد دست است.
سرخرگ یا شریان
سُرخرَگ یا شَریان به رگهایی که خون را از قلب به سایر اندامها منتقل میکنند میگویند. سرخرگ ششی و سرخرگ آئورت دو سرخرگ اصلی متصل به قلب هستند. شریان از سه بخش اینتیما و مدیا و ادوانتیش تشکیل شده است. بخش اینتیما درونیترین که از بافت سنگفرشی تک لایه است و زیر آن بافت همبند پشتیبان و تیغهٔ الاستیک آن را از مدیا جدا میکند. در مدیا عروق خونی و عضله صاف داریم. سرخرگ دیواره ضخیمتری نسبت به سیاهرگ دارد ولی قطرداخلی آن کمتر از سیاهرگ است. بافت سرخرگ شامل بافتهای پوششی، ماهیچهای و پیوندی است. همهٔ سرخرگها خون روشن (خون حاوی اکسیژن) را منتقل میکنند به جز سرخرگهای ششی که خون تیره (خون حاوی کربن دی اکسید) را منتقل میکنند.
شاخه های شریان رادیال
شریان رادیال از دوشاخه شدن شریان براکیال در حفره کوبیتال سرچشمه میگیرد. سپس تا ناحیه دیستال بخش پیشین یا قدامی ساعد ادامه مییابد و در آنجا بهعنوان نقطهعطفی برای تقسیم بین کمپارتمانهای پیشین(قدامی) و پسین(خلفی) در ساعد عمل میکند. پس از عبور از ناحیه انفیه آناتومیک و پساز قوس کف دست به شاخه عمیق شریان اولنار می پیوندد. درتمام مسیر سیاهرگی با همین نام یعنی ورید رادیال آنرا همراهی میکند.
سیاهرگ یا ورید
سیاهرگ یا ورید (به عربی: الورید) در دستگاه گردش خون بدن، رگی است که خون را از اندامها به قلب بازمیگرداند. دیواره سیاهرگ نازکتر از سرخرگ است اما قطر بیشتری داشته و خاصیت ارتجاعی کمتری دارد. در سیاهرگها دریچههایی به نام لانه کبوتری وجود دارد که این دریچهها کمک میکنند تا خون از اندام پایینی مانند دستها و پاها بهتر به سمت قلب حرکت کنند. بهطور کلی خون تمامی قسمتهای بدن توسط دو ورید به نامهای اجوف فوقانی و تحتانی به دهلیز راست قلب برمیگردد. ایستادن زیاد، کمتحرکی و نارساییهای قلبی میتوانند باعث تخریب این دریچهها شده و در نتیجه خون در سیاهرگها تجمع میکند و شخص به بیماری واریس مبتلا میشود. همه سیاهرگها خون تیره (خون حاوی کربن دی اکسید) را منتقل میکنند به غیر از سیاهرگهای ششی که خون روشن ( خون حاوی اکسیژن ) را منتقل میکنند.
درک میزان خون رادیال
آزمون آلن در پزشکی به روشی سریع برای درک میزان خون رادیال در بیمار گفته شده و بهترین تست پیش از انجام نمونهگیری در سنجش گاز خونی است. برای انجام این آزمون در حالی که دست بیمار به طرف بالا قرار گرفته از وی میخواهیم چند بار دست خود را باز و بسته و سپس بصورت مشت شده نگه دارد. در حالیکه با دو انگشت روی مسیر شریان رادیال و اولنار بیمار را فشار میدهیم از بیمار میخواهیم که مشت خود را باز کند و بلافاصله انگشت خود را از روی شریان اولنار بر می داریم، در صورتی که کف دست در عرض ۱۵ ثانیه یا کمتر پر خون و از حالت رنگ پریدگی خارج شود تست آلن را مثبت تلقی نموده و از شریان رادیال نمونهگیری گازومتری انجام می دهیم و مثبت بودن تست را در پرونده بیمار ثبت می کنیم. انجام این تست برای یکبار کافیست و در طول بستری نیازی به تکرار ندارد
انواع مویرگ ها
انواع مویرگها بر اساس پیوستگی غلاف اندوتلیال و غشاء پایه: ۱-پیوسته (Continuous) یا سوماتیک: فقدان منفذ در دیواره- موجود در تمام انوع بافتهای عضلانی، همبند، غدد برون ریز و دستگاه عصبی یافت میشود. ۲-منفذدار (Fenestrated) یا احشایی: با حضور روزنههای خلال سلولی حلقوی متعدد در غشاء اندوتلیوم که توسط غشاء سلول محدود میشود. لایه قاعدهای پیوسته است. در گلومرول کلیه دیده میشود. ۳- جیبمانند (Sinusoidal) یا ناپیوسته: مویرگهایی بسیار وسیع (تا ۴۰ میکرومتر) و دارای شکل نامنظم میباشند که سلولهای آندوتلیال پوشاننده آنها دارای منافذ بدون دیافراگم و تیغه پایه آنها غیر ممتد است. علاوه بر این، وجود فضاهای بزرگ بین سلولهای آندوتلیال باعث میشود که نه تنها پلاسما بلکه سلولهای خونی نیز از آن فضاها به بیرون راه یابند که این فضاها گاهی بوسیله ماکروفاژها اشغال میشوند، سینوزوئیدها در کبد، مغز استخوان و طحال دیده میشوند. این مویرگها مسیر پر پیچ و خم زیادی دارند که باعث کندی جریان خون میشود. سلولهای اندوتلیال لایهای ناپیوسته میسازد که با فضاهای عریضی از هم جدا شدهاند. دیافراگم ندارند. لایه قاعدهای ناپیوسته دارند. در کبد و اعضاء خونساز مثل مغز استخوان و طحال وجود دارد.
سرخرگ کاروتید درونی
سرخرگ کاروتید درونی (به انگلیسی: Internal carotid artery) از مهمترین سرخرگهای سر و گردن است که از سرخرگ کاروتید مشترک منشعب میگردد. به سرخرگ کاروتید درونی، خوابرگ درونی و شریان سبات داخلی هم گفتهاند. دو سرخرگ کاروتید درونی وجود دارد که از سرخرگ کاروتید (سبات) مشترک همان طرف جدا میگردند. شاخههای سرخرگ کاروتید درونی در خونرسانی به نواحی پیشین مغز نقش دارند. تغذیه خونی بخش پشتی (خلفی) مغز از طریق سرخرگ مهرهای (ورتبرال) و سرخرگ قاعدهای (بازیلار) صورت میگیرد. دو شاخه انتهایی سرخرگ کاروتید درونی، سرخرگ مغزی میانی و سرخرگ مغزی پیشین نامیده میشوند. سرخرگهای کاروتید درونی و مغزی پیشین در حلقه ویلیس شرکت میکنند.
تبادل مواد بین مویرگ و مایع میان سلولی
به طور کلی در هنگام تبادل مواد بین مویرگ و مایع میان سلولی، با ۴ فشار مواجه خواهیم بود: ۱) فشار اسمزی خون: تمایل مویرگ به جذب پلاسما از مایع میان سلولی ۲) فشار اسمزی مایع میان سلولی: تمایل مایع میان سلولی به جذب پلاسما از خون داخل مویرگ ۳) فشار تراوشی خون: تمایل خون برای عبور از جداره مویرگها به سمت مایع میان سلولی ۴) فشار تراوشی مایع میان سلولی: تمایل مایع میان سلولی برای ورود به خون فشار تراوشی خون + فشار اسمزی مایع میان سلولی: عامل ورود پلاسما از خون به مایع میان سلولی فشار اسمزی خون + فشار تراوشی مایع میان سلولی: عامل ورود پلاسما از مایع میان سلولی به خون
سرخرگهای کرونری
سُرخرگهای تاجی یا شَرایین اِکلیلی ، سرخرگهایی هستند که خون را به ماهیچه قلب میرسانند. سرخرگهای تاجی از آئورت بیرون میآیند. آئورت، شریان یا سرخرگ اصلی بدن میباشد که از بطن چپ، خون را خارج میسازد. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشأ میگیرند؛ بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت میکنند. دو شریان کرونری (چپ وراست) نسبتاً کوچک اند و هرکدام فقط ۳ یا ۴ میلیمتر قطر دارند.
جریان خون درون مویرگی
جریان خون درون مویرگی در بسیاری از بافتها مداوم نیست بلکه هر چند ثانیه روشن و خاموش میشود. علت این متناوب بودن جریان خون مویرگی، انقباض متاآرتریولها و اسفنگترهای پیش مویرگی است که آن هم بهطور عمده ناشی از کمبود اکسیژن و فراوردههای زائد متابولیسمی میباشند. هنگامی که غلظت اکسیژن بافت کاهش یابد (به علت افزایش مصرف اکسیژن)، دوره و مدت جریان خون بیشتر میشود.
آناتومی سرخرگهای کرونری
این سرخرگهای تاجی از روی سطح قلب عبور میکنند و در پشت قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریباً یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی پزشکان قدیم چنین الگویی از رگهای خونی قلب دیدند، آن را به تاج تشبیه کردند، به همین دلیل به این شریانها، کرونری (Coronary یعنی تاجی) گفتند که امروزه نیز از این کلمه استفاده میشود. از آنجاییکه شریانهای کرونری قلب دارای اهمیت زیادی هستند، پزشکان، تمام شاخهها و تغییراتی را که ممکن است در افراد مختلف وجود داشته باشد، شناسایی کردهاند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها نزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی میگویند و خود این شریانها نیز به شاخههای دیگری تقسیم میشوند.
شبکه مویرگی
اصولاً شبکه مویرگی حاصل از انشعابات آرتریولهای انتهایی به وریدچه منتهی میشوند. باوجود این در اعضا معینی مانند کبد، هیپوفیز و کلیه، وریدچه دریافتکننده شبکه مویرگی مجدداً منشعب شده و دومین شبکه مویرگی را بوجود میآورند. در این سیستمها، وجود دو شبکه مویرگی متوالی، شرایط را فراهم میکند که مواد برداشت شده در شبکه اول به سادگی در شبکه دوم بین خون و مایعات بافتی مبادله میگردد. با توجه به شباهت این امر به تخلیه و بارگیری کالاها در بندر، این سیستم را سیستم پورت یا سیستم باب گویند.
کارکرد سرخرگهای کرونری
این سرخرگها، قسمت بیشتر عضله بطن چپ را خونرسانی میکنند. بطن چپ موظف است خون را به تمام قسمتهای مختلف بدن پمپ کند بنابراین نسبت به بطن راست دارای عضلات بیشتری است. شریانهای کرونری راست، معمولاً کوچکتر اند و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند. بطن راست خون را به ریهها پمپ میکند. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند با این تفاوت که فقط در زمان بین ضربانهای قلب (حالت استراحت قلب)، خون دراین شریانها جریان مییابد.
آترواسکلروز سرخرگ کاروتید درونی
آترواسکلروز در ۲ سانتیمتر اول سرخرگ کاروتید درونی معمولاً شدید بوده و در غالب موارد به طرف پایین یعنی شریان کاروتید مشترک کشیده میشود. اگر جریان خون به واسطه حلقه ویلیس کافی باشد، انسداد شریان کاروتید داخلی در ابتدای سرخرگ بدون علامت است. شدت سکتههای این شریان به واسطه گردش خون جانبی که به منظور جبران انسداد به صورت تدریجی و بهطور پیشرونده ایجاد میشود، به میزان زیادی متغیر است. با توجه به اینکه شریان کاروتید داخلی علاوه بر تغذیه مغز در همان سمت، عصب بینایی و شبکیه را از طریق سرخرگ چشمی (افتالمیک) خونرسانی میکند، در موارد انسداد سمپتوماتیک کاروتید درونی، کوری گذرای یک چشم در ۲۵ درصد موارد ایجاد میگردد که شروع انسداد را هشدار میدهد که در توصیف آن ممکن است بیمار از وجود سایه، یا عدم دید در قسمت بالا یا پایین یا تاری دیدش را در یک چشم گزارش کند. انسداد سمپتوماتیک سرخرگ کاروتید درونی منجر به سندرمی مشابه سکته سرخرگ مغزی میانی میگردد که علایم آن عبارتند از: فلج نیمه بدن (همیپلژی) در سمت مقابل اختلال یا نقص حسی نیمه بدن (همیسنسوری) در طرف مقابل نیمهنبینی همنام (همی آنوپی همونیموس) سمت مقابل اختلال تکلم (آفازی) در صورت درگیر شدن نیمکره غالب
شریان سابکلاوین
سرخرگ زیرترقوه ای (زیرچنبری) یا شریان سابکلاوین (به انگلیسی: Subclavian artery) یکی از سرخرگهای جدار قفسه سینه است که در تغذیه اندام فوقانی نقش دارد. همچنین شاخههایی از این سرخرگ به گردن و مغز میروند. سرخرگ زیربغلی (آگزیلاری) که سرخرگ بازویی (براکیال) را ایجاد میکند، ادامه سرخرگ زیرترقوهای است. یکی از شاخههای مهم سرخرگ زیرترقوهای، سرخرگ مهرهای است. دو سرخرگ مهرهای در کنار پل مغزی، سرخرگ قاعدهای را تشکیل میدهند. سرخرگهای مهرهای و قاعدهای، دستگاه مهرهای قاعدهای را میسازند. این دستگاه وظیفه خونرسانی به قسمت پشتی مغز را برعهده دارد. سرخرگ زیرترقوهای چپ مستقیماً از قوس آئورت جدا میگردد. سرخرگ زیرترقوهای راست از سرخرگ بازویی-سری (Brachiocephalic artery) یا تنه براکیوسفالیک که سرخرگ بی نام نیز خوانده میشود، منشعب میگردد.
شریان رادیال
مطالب مرتبط :